زهرازهرا، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 18 روز سن داره

زهرا جون نفس بابا و مامان

زردی زهرا جون

1392/10/23 18:05
نویسنده : مامان زهرا
515 بازدید
اشتراک گذاری

ناناز مامانی تو 5 روزگی زردی گرفت و هر یه روز در میون باید میبردیمت بیمارستان تا ازت آزمایش بگیرن زردیت روز اول 17 بود چندین روز طول کشید تا پایین بیاد تو این مدت منو بابات و عزیز خیلی سختی کشیدیم چون تورو لخت میزاشتیم تو گهواره ونور مهتابی رو بالا سرت روشن میکردیم تا زردیت کم شه!!دلم برات آتیش میگرفت وقتی با این حال میدیدمت. بدترین لحظه برام اون لحظه ای بود که تورو با اون حالت تو گهواره میدیدم و بخاطر اینکه نور لامپ چشمای نازتو اذیت نکنه مجبور شدیم اون چشای نازتو ببندیم چه دردسری کشیدیم واسه این کارا نمیدونی... اگه بدونی چقد واسه یه مادر سخته ...
خلاصه عزیزم به هر سختی بود زردیتو آوردیم پایین
تا 10 روز تو خونه خودمون بودیم بعد از اون رفتیم خونه آقا جون تا عید 91 اونجا بودیم!قلب

زهرا جونم تا 6 ماهگی خیلی نق نقو بودی شبا تا صبح بیدار بودی و گریه میکردی و منو بابا میثمت و اقا جونو عزیز نوبتی بغلت میکردیمو دورت میدادیم تا آروم شی!!!گریهگریهگریه 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)